همانها که به ناحق از خانه و کاشانه خود بدون هيچ دليلي اخراج شدند، جز اينکه ميگفتند پروردگار ما «الله» است...
بسمه تعالي
«الذين أخرجوا من ديارِهم بغيرِ حقٍ إلا أن يَقولوا ربُنا الله و لَولا دَفعُ الله الناسَ بعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمت صوامعُ وَ بيعٌ و صلواتٌ و مساجدُ يُذکَر فيها اسمُ اللهِ کثيراً ولينصُرَنّ اللهُ مَن ينصرهُ إنّ الله لقويٌ عزيز ( حج/ آيه 40)»
« همانها که به ناحق از خانه و کاشانه خود بدون هيچ دليلي اخراج شدند، جز اينکه ميگفتند پروردگار ما «الله» است و اگر خداوند بعضي از آنها را به وسيله بعضي ديگر دفع نکند، ديرها و صومعهها و معابد يهود و نصاري و مساجدي که نام خدا در آن بسيار برده ميشود ويران ميشود و خداوند کساني را که او را ياري کنند، ياري ميکند. خداوند قوي و شکست ناپذير است.»
امروز در اين کره خاکي شاهد آن هستيم که مردماني بي گناه به سبب توهمات قومي افراطي و بي دين آنچنان به خاک و خون کشيده شده اند که حتي نگاه کردن به صحنه هاي دلخراش اين وقايع از دريچه تصاوير ضبط شده نيز ممکن نمي باشد که همچون پتکي آهنين بر قلب انسان هاي آزاده و خداجو ضربه مي زند و روح و روان آدمي را خدشه دار مي نمايد.
مردم مسلمان قوم روهينگياي ميانمار با قدمتي بيش از 400 سال در آن سرزمين ؛با اتهام دروغين بيگانگي ،سالهاست توسط ارتش و دولت و بودائيان افراطي مورد آزار و اذيت قرار گرفته اند و در اين 5 سال شاهد به اوج رسيدن اين جنايات هستيم بي آنکه اين مسلمانان جز خدا ،يار و ياوري داشته باشند.
چه شده است که مدعيان دروغين آزادي انسان و انسانيت چشمهايشان کور و زبان هايشان لال شده است و اين هولوکاست واقعي را نمي خواهند درک کنند؟ چه شده است که دنيا با اين همه مجمع و سازمان و گروه و ... هر روز شاهد تروريسمي وحشتناکتر از گذشته است؟
گرچه انتظار ياري از سازمان ملل و نهاده هاي وابسته به آن ،جهت توجه به اين مسائل ،انتظار بيهوده و واهي است اما به راستي جنايات داعش و داعشيان زمان عليه مسلمانان و شيعيان عراق و سوريه و يمن و.. کم بود تا امروز هم شاهد جنايات بودائيان افراطي دست نشانده استکبار جهاني عليه مسلمانان روهينگيايي باشيم؟
سوال اينجاست ؛ چه ارتباطي ميان اين قبيل نسل کشي ها وجود دارد؟ دست قدرت هاي مادي گرا و امپرياليسم غرب و نظام سلطه، کجاي اين جريانات است؟
زبان نوشتن قاصر است از بيان شرح آنچه بر سر زن و کودک و پيرزن روهينگيايي آمده است؛ زبان نوشتن قاصر است از بيان زنده زنده کباب شدن کودکان شيرخوار و سوزانده شدن پير زن نود ساله؛زبان نوشتن قاصر است از بيان گريه هاي نوزاد چند ماهه از درد امواج شوکر ارتشيان ميانمار وهزاران قصور ديگر که اين چند کلام نمي تواند بيانگر آن باشد.
همانگونه که بيان شد ، ما از مجامع بين المللي و حقوق بشري و سازمان هاي متعدد دنيا انتظاري نداريم به سبب آنکه خودِ اين نهادها بازي گردان پشت پرده ي واقعي اين نسل کشي هولناک هستند و گواه آن هم نسل کشي هاي انجام شده در يمن است که ندايي از هيچ نهادي عليه سلفي هاي وهابي به گوش نمي رسد و سند ديگر اهداي جايزه صلح نوبل به رئيس دولت ميانمار توسط همين سازمان ملل است که جاي بسيار تامل دارد.
اينک بسيج دانشجويي استان چهارمحال و بختياري به عنوان بزرگترين تشکل دانشجويي ،پس از مشاهده ي حضور مردم مسلمان ايران اسلامي و بيان خواسته هايشان در راهپيمايي روز 17 شهريور 96 ؛ از مسئولين کشور خواسته هايي دارد که مطمئنا توجه به اين خواسته ها مي تواند راهگشايي باشد براي نجات بخشي از مسلمانان جهان که اعتقاد ما اين است؛ واي به روزي که خلخال از پاي زني يهودي در گوشه اي جهان به ناحق بکشند و ما سکوت کنيم...
از دستگاه ديپلماسي و دولت محترم انتظار مي رود :
1. فعال شدن دستگاه ديپلماسي جهت فشار بر دولت ميانمار از طريق مستقيم و از طريق جنبش غير متعهد ها و مجامع اسلامي خصوصاً مذاکره با کشورهاي چين و بنگلادش جهت فشار بر دولت مرکزي ميانمار.
2.قطع کامل صادرات نفت و ميعانات نفتي به ميانمار و ترغيب ساير کشور ها به اين کار.
3. قطع کامل روابط تجاري با اين کشور.
4. ارسال کمک هاي بشر دوستانه و حضور مستقيم ميان اين مظلومين و رساندن پيام مردم ايران اسلامي و همدردي با آن مصيبت ديدگان.
بسيج دانشجويي استان چهارمحال و بختياري
21 شهريور ماه 1396